گریز می زنی به کوچه ی تاریک گریه نمی کنم ماه می دود پا به پای تو غبطه نمی خورم غرق می شوی در تراوش مهتاب هنوز نمرده ام از رشک من گیج - گیج پرت می شوم روی دو پایم واین راه که گشوده می شود به هزاران عقوبت تاریک من شوکه می شوم و طعم بی نظیر رهایی چه تلخ می دود انتهای زبانم