به آینده می‌نگرم که همچون آینه‌ای

به آینده می‌نگرم که همچون آینه‌ای
پیش رویم ایستاده
و گذشته‌ام را بازمی‌نماید
که قطره قطره قطره
از ابر زندگی بر زمین رویاهایم
بارید و بارید و بارید
از چه بود آن همه تلاش
حسرت بود آنچه به دست آمد
دویدیم از پی ماشین روزگار
سستی بود آنچه به کف آمد
هر چه دیدیم
هر چه گفتیم
نبود جز یک خیال خامی
در این هوای بارانی
خیامی کو تا بنشینیم و
عقده‌گشایی کنیم
با یک دو سه جامی


مهرداد درگاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد