ماندن تو همچون جاری بودن

ماندن تو
همچون جاری بودن
زندگی می بخشد
ورفتن ت
مردابی ست
مرگ آلود


ابوطالب احمدی

بی شاعری:

بی شاعری:
غم را ناشناخته میپنداری
اینک من
اندوهی مجسم شده
روبروی تمامیتت زندگی
مرا به دست کسی بسپار
مرا چیزی بده
مرا به مهری ببخش
خودت را برای من تمام کن
رها شوم


ابوطالب احمدی

در آینه ببین

در آینه ببین
گیسوی چلیپات را
که موج موج
به ساحل نگاهت می رسند
آرام آرام
وه ،چقدر زیباست شکن در شکن این امواج بلند
آه
بنگر
چقدر فاصله است
بین مویی شکسته
تا
دلی شکسته


ابوطالب احمدی

مرا نخواستی

مرا نخواستی
حق داری
این روزها
کسی برای نان آجرشده
تره هم خرد نمی کند


ابوطالب احمدی