آه.... از قدومِ نحسِ این خزان

آه.... از قدومِ نحسِ این خزان
که هر ساله به آغازش
بس بی ترحم می شکند
شاخهٔ  نارسی از نهالِ ما
گوئی مزه نمی دهد
به مذاق این فصلِ خشکِ بیدادگر
مرگ مداوم این همه برگ
که باز
هوسِ شکستن شاخه ها
به سرش انداخته هوایِ هرس

علیزمان خانمحمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.